همیشه یه خاطراتی هست که وقتی بهشون فکر میکنی باصدای بلند میگی: وای من چقدر خر بودم!
از اینکـه بعضیــآ نمیاטּ سـَـمتـِـتــ ناراحتــ טּَـشو ایراد از تـــو نیستــ ! مـَـگس هیچوَقتــ سمتــِـ گـُـل نـِـمیره ؛ هَمیشـه میره سمتــِ آشغالـے مثــِ خـوבش آرهـ عَزیزمــ در سه حالت میتونی برای “دیگران” مهم باشی : ۱٫خوشگل باشی ۲٫پولدار یا مشهور باشی ۳٫بمیری ! امروز خاطراتت را سوزاندم اما بوی خوش هیزمش بیقرارم کرد ... کار من ، از این یکی بود یکی نبود ها گذشته کاش میدیدی چگونه... در اوج قصه نبودنت گم شده ام ! اولین بار که گفتی دوستم داری گریه ام گرفت … حالا اگر کسی بگوید دوستم دارد خنده ام میگیرد … گفت : دوستت دارم هر چه گشتم مثل تو پیدا نشد گفتم : خوب گشتی ؟ هنوز هم كسی نمیداند: چوپان قصه ها دروغ میگفت تا... تنهایی هایش بشكند آی مردم گرگ گوسفندهای مرا هم خورد چـرا آدمـا نميـدونن بعضـی وقتهــــا خــداحافـظ يعنـی : يعنـی نــــذار برم يعنـــــــی بــرم گــــردون اگه یه روزی بهت گفتم خداحافظ ، یادت باشه منظورم ...
هیچ فردی در دنیا سرش شلوغ نیست همـه چیز بســتگی به "اولــــویت هایـــــش"دارد شاید در اولویت اولش نیستی که با بهانه های مشغولیت زندگی بهت قولی برای زمان دیگر میدهد... ســـرم را شایـــد بتـــوانند گرم کـــنند دیگران ... اما وقتی تو نیستی ... هیچ کس نیست دلم را گرم کنـد ... گمم نکن ... در گوشه ای از حافظه ات آرام مینشینم فقط بگذار بمانم احساس که از نوع مصنوعی اش باشد چه فرقی می کندبرایش باران ببارد یا نبارد . . . ! احساست به من مصنوعی است ! هر جا که می بینم نوشته است : ” خواستن توانستن است ” یعنی او نخواست که نشد ؟ دردم این نیست که او عاشق نیست ! ﮔﻔﺘﻢ ﻧـﺮﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻢ ﮐﻨﯽ ﺑﺮﮔﺸــﺖ ﻧـﮕــﺎﻡ ﮐﺮﺩ ... ﮔﻔﺘﻢ ﺩﯾﺪﯼ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ … ﮔﻔـﺖ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺷﻤـﺎ ؟ شب که میشود یادت درآغوشم میگیرد ... وچه عاشقانه یادچشمانت چشمانم را بارانی میکند وگوشم عاشقانه هایت را هزاران بار مرورمیکند ولبخندی کم رنگ و نگاهی عاشق برایم باقی میماندو یادی و خاطره ای ودستانی خالی از تو وقلبی عاشق که هنوز به یادتو و بنام تومیتپد وقتی چشمـانم را روی هم می گذارم خواب مـرا نمی بـرد تـــو را می آورد ! صدا می کنم تو را این جان که می گویی ... جانم را می گیرد !! نزن این حرف ها را دل من جنبه ندارد وقتی که نیستی دمار از روزگار من در می آورد ...
وقتی دیـــدی تنـــها شـدی بدون خـــــــــدا همه رو بیرون کرده تا خــودت باشـــی و خــــودش بد ترین حالت ممکن اینه که وقتی باهاش قهری پیامک میاد همه تن و بدنت میلرزه چون فکر میکنی اوونه بعد که میبینی اون نیست خیلی داغون میشی ولی غرور لعنت و حرفایی که ازش شنیدی روز آخر اجازه نمیده بهش زنگ بزنی منتظری اون اول بیاد سمتت اونم نمیادتوام نمیری یه رابطه توو اوجش به همین راحتی تموم میشه.....! نامــــت خاطراتــــت بوســ ـــــه هایــــت و ... و لـــمــــس حــــس بودنـــــت تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ، فقط رفت بدون کلامی که بوی اشک دهد … فقط رفت بدون نگاهی که رنگ حسرت داشته باشد … فقط رفت … فقط رفت و من شنیدم که توی دلش گفت : راحت شدم .... اشکم را در آوردی فدای آن عشق پاکت ای بهترینم . دل بــه دلم کـه نـدادی پا به پـایـم کـه نـیـامـدی دسـت در دسـتـم کــه نـگـذاشـتـــی سر بــه سـرم دیـگـر نـگـذار کـه قـولـش را بــه بـیـابان داده ام ...
گفت : آره
گفتم : اگه دوستم داشتی نمی گشتی . . .
آتش می گیرم ! ، یعنی چه ؟!
همیشہ تو تعطیلات ، تنهایـــی آدم چندین برابر میشه ...
دردم این نیست که معشوق من از عشق تهی است !
دردم این است که با دیدن این سردی ها ، من چرا دل بستم . . . ؟
فقط بنام تو
از میانــ فرسنگ ها
فاصلـه ...!
همـــه و همـــــه را بدست ســــــرد باد سپــــــردم
یادم تو را فرامــ ـــوش !
تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم ...
این من هستم که آخرش میسوزم
این تو هستی که میروی و من با چشمهای خیس به آن دور دستها چشم میدوزم
سخته به جایی برسی که دیگه
نه هیچ اومدنی آرومت کنه
نه هیچ رفتنی داغونت ...
گاهے دِلِمـ دو کَلَمه حــــــــرف مِهرَبآنآنه مـــــــــےخواهَد…!