همیشه یه خاطراتی هست که وقتی بهشون فکر میکنی باصدای بلند میگی: وای من چقدر خر بودم!
دفتر یادداشت روزانه دخـــــتر: دفتر یادداشت روزانه پســـــر: نتیجه ی غرور این شد:
نظرات شما عزیزان:
امروز باهاش بهم زدم بهش گفتم از اینکه باهاش هستم خوشحال نیستم ..
فکر کردم بهم میگه نرو بمون…
اما اون گذاشت که برم…
به همین راحتی کسی رو که این همه دوسش داشتم و منتظرش بودم از دست دادم…………..
امروز باهام بهم زد گفت از اینکه باهامه خوشحال نیست …
انقدر خورد شدم که نتونستم بگم چرا؟!
میخواستم ازش بخوام که نره اما وقتی با من خوشحال نیست نمیتونم به زور نگهش دارم ….
به همین راحتی دختری رو انقدر عاشقش بودم از دست دادم…
(تنــــــــــــهایــــــــــی)